درسته كه جوونا از اين روستا ميرن ولي اين دليل نميشه كه بر نگردن به روستا .الحمدالله بعضي از جونا تو اين فكرن كه بازنشسته كه شدن از شهرستان بيان و تو روستا زندگي كنن و اين خيلي انگيزه خوبيه چون باعث آبادي روستا ميشه و هر كي كه اين فكرو ميكنه از الان براي خودش خونه ميسازه و روستارو به سمت نوسازي گرايش ميده .
اينم چند تا عكس از ساخت و ساز خونه بوسيله جوانان روستا (البته اين خونه علي حاجيزاده ميباشد )
يادش بخير يه روزي اينجا مراسم تكيه و عزاداري امام حسين بود.محرم كه ميشد بچه ها با شوق زياد ديواراي حسينيه رو كه الان چيزي ازش نمونده رو با پارچه مشكي و پرچم يا حسين سياه پوش ميكردن .چه روزاي خوبي بود .واقعا يادش بخير و چه خوبه از صاحب اين خانه خانم صغري غلامي (عمه حسين ) يادي بكنيم .عمه كه مسنترين و پيرترين فرد روستا است الان بعلت نداشتن اولاد و از كارافتادگي در خانه سالمندان گناباد بسر ميبره و چه خوبه هر وقت گذرمون به اونجا افتاد يه سري به اوناهم بزنيم.
گفت: حاج آقا یه سوال دارم كه خیلی جوابش برام مهمه!
گفتم: چشم، اگه جوابشو بدونم خوشحال می شم بتونم كمكتون كنم.